Grimm



گاهی فکرهای مسخره ای به سرم میزنه. با خودم میگم مردم قدیم چیکار میکردن؟. وقتی شب بجز یک شمع کنج اتاقشون چیزی روشن نبود، و بجز صدای باد، یا احشام، صدای دیگه ای نمی اومد، و زمان به کندی میگذشت، 
با اون همه فکر چیکار میکردن؟
شاید فکرهاشون کمتر بود. شاید به زمانی که من در اون زندگی میکنم امید داشتن!. شاید میتونستن آینده ای رو تصور کنن. شاید هم اینقدرام فکر نمیکردن!!

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آواز کده معرفی الگوریتم‌های گوگل اپلیکیشن درخواست آنلاین خدمات استادکار اخبار ورزشی فوتبال آموزش طراحی وب پاتوق اهل کتاب تجربیات اینجانب دانلود کتاب pdf خلاصه کتاب